۲۷ خرداد ۱۳۸۹

فاجعه

می دونی؟ فاجعه یعنی اینکه بعد یه مدت یادت بره که این وبلاگ توئه و هر چی دوست داری میتونی توش بنویسی.
فاجعه دقیقأ یعنی اینکه هروقت ذهنت درگیر یه چیز سیاسی بود یاد وبلاگت بیفتی
یعنی درست 1 سال از تاریخ پست وبلاگ قبلی ات بگذره و از ترس چشم شکارچی های نانجیب کمین کرده نتونی آپدیتش کنی.
فاجعه یعنی اینکه یادت بره میتونی خنده هات رو تو وبلاگت بنویسی
فاجعه یعنی اینکه فک کنی اگه سرخوشی هاتو تو وبلاگت بنویسی انگار داری خیانت میکنی.به کی؟ به چی؟ نمیدونم
فاجعه ینی زندگی کردن یادت بره


بعد این وسط مسطا کائنات هم دست به دست سیاست بده و بعد 27 سال بخواد یه راز خفنی رو فاش کنه که تو مأمور فاش کردنش باشی. رازی که وقتی اتفاق افتاده تو اصلأ تو این دنیا نبودی.

دارم بعد یه سال به این وبلاگه عادت میکنم.داره کم کم جایی میشه که بتونم بهش اعتماد کنم و توش بنویسم.انگار دیگه غریبه نیس.
برای من ِ کندذهن سخت ترین کار دنیا انتخاب اسمه.بعد یه سال هنوز جای اسمم یه نقطه اس


* آدم مفجوعی (فاجعه زده) هستیم آقاجان

۲ نظر:

میلاد گفت...

واقعن فاجعه س. خیلی وقتا دلم واسه خوندن نوشته های وبلاگ قبلیت تنگ میشه و بهش سر می زنم. ولی اینجا حتا دستم به کامنت دادن نمیره.

livaan گفت...

:|
پستي بود كه دركش كردم...
نافرم