۳ آذر ۱۳۸۸



اين همشيره مون صب از خواب پا شده ، چشماشو باز كرده بعد به جاي اينكه سلام كنه همين جوري كه داره سقفو نگا ميكنه ميگه "آخيش يه كم سكوت..چقد تو خواب حرف مي زدن"

۲۶ آبان ۱۳۸۸

خدا تنها موجودیه که هر چی باهاش صمیمی تر میشی رودرواسیت باهاش بیشتر می شه

۲۲ آبان ۱۳۸۸




آدما دنیای خصوصی شون که از دنیای بیرونشون بزرگتر شد کم حرف میشن


شایدم نه بزرگتر


کامل تر


۱۵ آبان ۱۳۸۸

پله پله تا ملاقات خدا

پریروز:

خس و خاشاک ،اخلالگر، اغتشاشگر


دیروز:

برانداز ، محارب


امروز:

مخالف، اکثریت فریب خورده ،خواهران و برادران منحرف شده


فردا:

کوچیکتیم، آقایی ، در رکاب باشیم

۱۲ آبان ۱۳۸۸

ژانر جدید

کوله پشتی رو چادر ملی